سیّدمجتبی جلال‌زاده

پژوهشگر، نویسنده و تحلیل‌گر حوزه روابط بین‌الملل

سیّدمجتبی جلال‌زاده

پژوهشگر، نویسنده و تحلیل‌گر حوزه روابط بین‌الملل

سیّدمجتبی جلال‌زاده

+دانش‌آموخته کارشناسی‌ارشد روابط بین‌الملل

+نویسنده و پژوهشگر
+ سردبیر پایگاه خبری
+دبیر سرویس بین‌الملل پایگاه خبری
+عضو پیوسته انجمن علوم سیاسی ایران
+عضو پیوسته انجمن ایرانی روابط بین‌الملل
+تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل و آمریکا در شبکه‌های تلویزیونی، رادیویی و رسانه‌های خبری

Mojtaba Jalalzadeh
Graduate of International Relations
Author and International Affairs Analyst

کد شامد:
1-1-822455-65-0-2

شبکه‌های اجتماعی من

منتشر شده در: آوای بیدار، شماره دوم، بهمن 1393 - انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی، قم

-----------------------------------------------------

پرونده هسته ­ای ایران و مباحث پیرامون آن به یکی از موضوعات راهبردی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده که خود به امری چالش برانگیز میان ایران و غرب منجر شده و تمامیت روابط خارجی ایران را تحت تأثیر خویش قرار داده است. پرونده­ای که ماهیت حقوقی و فنی آن، ماهیتی سیاسی و امنیتی در بُعدی بین­المللی پیدا کرده است. از طرف دیگر اتحادیه اروپا که به تنهایی در برگیرنده سه عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد می­باشد، به عنوان بازیگری با تأثیرگذاری بیشتر نسبت به گذشته­ی خود در عرصه بین­الملل ظاهر شده است.

اروپاییان از فعالیت­های هسته­ای ایران بیش از آمریکاییان نگرانند و بر مبنای استراتژی امنیت اروپا که در دسامبر 2003 تصویب گردید، ژئوپلتیک جایگاهی ویژه یافته است. اروپاییان خاورمیانه را همسایه خود تلقی می­کنند و معتقدند اگر هریک از کشورهای خاورمیانه به قدرتی نامتقارن و برتر دست یابد، در این صورت قادر خواهد بود وضع موجود و موازنه قدرت در سطح منطقه و نظام بین الملل را تحت تأثیر خویش قرار دهد. همچنین افزون بر نگرانی­ها در زمینه امنیت بین­الملل، نسبت به امنیت خود قاره اروپا که رفته رفته در بُرد موشک­های ایران قرار می­گیرد، بسیار حساس می باشند.

پرونده هسته­ای ایران نیز به دلیل حساسیت و رویکرد مختلف قدرت­های بزرگ، زمینه مساعدی برای هنرنمایی و نمایش قدرت دیپلماسی این اتحادیه به شمار می­آید. از آغاز بحران هسته­ای ایران، اتحادیه اروپا خود را به عنوان یکی از طرف­های اصلی حل و فصل این مسئله معرفی نموده و با ورود به روند حل و فصل این موضوع، راه حل دیپلماتیک و مذاکره را در پی گرفته است. بر اساس گفته خاویر سولانا (مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا) اروپاییان به دنبال بازداشتن ایران از ادامه روندی که از دید آن­ها دست­یابی ایران به تسلیحات هسته­ای می­شود، از سیاستی دوسویه بهره می­برند؛ یعنی از یک سو بر ادامه روند مذاکره و دیپلماسی تأکید کرده و از دیگر سو با تنظیم قطعنامه و وضع تحریم­های اقتصادی و بازرگانی، در صدد تنبیه ایران برای ترک غنی سازی اورانیوم برآمده­اند.

رویکرد اتحادیه اروپا در بحث پرونده هسته­ای ایران، با آمریکا تفاوت دارد و این تفاوت را می­توان در اِصرار این اتحادیه به استفاده از قدرت نرم خویش یافت. اتحادیه اروپا بر این باور است که در برخورد با فعالیت­های هسته­ای ایران «دیپلماسی تحریم» در مقابل «گزینه جنگ» مؤثرتر و کم هزینه­تر است. این اتحادیه در برخورد با برنامه هسته­ای ایران از گزینه آمریکایی یعنی استفاده از زور و تهدید نظامی حمایت نکرده و با ردّ گزینه توسل به زور، دیپلماسی تحریم ایران را در پی گرفته است و توانسته آمریکا را نیز با خود همراه سازد؛ به کارگیری مجازات­های اقتصادی و تحریم­های فراگیر، ورای مصوبات شورای امنیت، در هماهنگی کامل با آمریکا، مورد توجه اتحادیه اروپا است. اتحادیه اروپا با مردود شمردن گزینه جنگ، دیپلماسی مبتنی بر تحریم­های اقتصادی و بازرگانی را راهکاری مناسب برای برخورد با فعالیت­های هسته­ای ایران می­داند و می­کوشد همراه با بالا بردن هزینه­های سیاسی، اقتصادی و بین­المللی ایران، سرانجام جمهوری اسلامی را به دست کشیدن از فعالیت­های هسته­ای حسّاسِ خود مجاب کند. تحریم­های زیادی طی سال­های 2010 تا 2013 تصویب شده که نسبت به تحریم­های قبل سنگین­تر و شامل بسیاری از زمینه­های اقتصادی، تجاری، بانکی، نفت و گاز و بنزین، حمل ونقل و... در ایران است که این خود به دلیل تأمین نظر آمریکاییان باعث نزدیک شدن دوسوی آتلانتیک به یکدیگر نیز شد.

نتیجه: به نظر می­رسد اتحادیه اروپا با دیپلماسی تحریم و افزایش فشار، خواهان جلوگیری از یک جنگ احتمالی در منطقه حساس خاورمیانه است. این اتحادیه همچنین به دنبال هماهنگی و همراهی با آمریکا برای نشان دادن یک سیاست مشترک در برخورد با ایران می­باشد. کشورهای عضو اتحادیه اروپا معتقدند که افزایش فشارهای اقتصادی-مالی و سیاسی توانایی آن­را دارد که سرانجام ایران را وادار به عقب نشینی از مواضع خود کند تا غنی سازی با غلظت بالا و فعالیت­های حساس هسته­ای را کنار بگذارد و در این میان به هیچ وجه نیازی به آتش افروزی و آغاز جنگی جدید در منطقه حساس خاورمیانه و در نزدیکی مرزهای اروپا نمی­بیند./پایان

 

**الکساندر جورج نخستین بار از اصطلاح «دیپلماسی تحریم» استفاده کرد. هدف نظری «دیپلماسی تحریم» منصرف کردن کشور هدف از انجام اقدام یا اقدامات معینی است. دیپلماسی تحریم دارای سه ویژگی اصلی است: الف) تقاضا، ب) تهدید و مجازات، ج) ایجاد فرصت برای موافقت. متقاعد ساختن کشور مقابل هدف استفاده از تهدید و تحریم است. همچنین، هزینه­های عدم موافقت با تقاضاهای اجباری، بسیار زیاد است. دیپلماسی تحریم برآورد هزینه را روشن ساخته و سعی  می­کند زمینه­های تعرض و حمله را دور کند تا کشور هدف وادار به توقف فعالیت­های خود شود.**

George, A. (1997). Forcegul Persuasion: Coercive Diplomacy as an Alternative to War. Washington, D.C. United States Institute of Peace Press.

 

دریافت نشریه آوای بیدار



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی